خوب یه ادم سرماخورده ی تب دار در روز یکشنبه بارانی احتمالا جای کار کردن بیشتر فکر میکنه و هی میاد افکار نغزش رو مینویسه اینجا.
این روزا همه جا پر شده از تبلیغ.از تبلیغای اعضای توییتر تا تبلیغای خود توییتر لابلای متناش.توی اینستاگرام که دیگه استوری و متن و همه جا میترکه از تبلیغ و خبررسانی.یوتیوب هم عقب نمونده و هر 5 دقیقه ای یه کلیپ تبلیغاتی پخش میکنه
دو تا از تبلیغاش که جالبن یکیش برای عطر miss dior هستاینجوری که یکی به ناتالی پورتمن میگه که I love you و ناتالی با خشم میگه prove it!! یعنی ثابت کن که دوستم داریو ماجرا احتمالا به خرید هدیه گرونی مثل دیور ختم میشه.
یکی دیگه اش تبلیغ یه طراح طلا و جواهره که میگه وقتی که یه دختر بالاخره حلقه رو از مردی که عاشقشه میگیره میخواد به پدرش.مادرشفامیلش.حتی زن همسایه نشونش بده.پس یه کاری کنین که سربلند باشه!!!!!!!!!!
چند وقت پیش هم یه زوج جوون ایرانی نشسته بودن وسط و مجردای جمعو نصیحت میکردن که چه جوری دل طرفو به دست بیارن.دختره که خودش رو اسوه ساده زیستی میدونه میگفت "ببینید! رستوران بردن خیلی مهمه! خیلی!"
کار ندارم که دیگران چه برداشتی از همه این ماجراها میکنن اما تهش چکیده این میشه که با لاکچری بازی و پول خرج کردن بهتر میشه عشق رو ثابت کرد.
اما من تا جایی که یادم میاد همیشه ثابت کردن احترام و درک کردن مطرح بوده.
مثلا پسری که ازت انتظار داره بشینی یه جای شلوغ که محتمله اشناها رد بشن با تو حرف بزنه یا پسری که انتظار داره بری اون سر شهر باهاش وقتی هنوز نمیشناسیش یعنی حرمت زن بودن و شرم خاصی که یه دختر جوون داره رو درک نکردن.وگرنه اصلا مسئله هدیه ی لاکچری و رستوران انچنانی نیست.
چه قدر آدما باید مواظب خودشون باشن که سره رو از ناسره تشخیص بدن و تکرار اطلاعات اشتباه روی ذهنشون تاثیری نذاره؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها