توی خواب و بیدار گفت فلان مسئله نشدنیه.

گفتم چرا؟

گفت اگه قرار بود بشه تا حالا شده بود باقیش وقت تلف کردنه.


من درونا خیلی وقت بود که اینو فهمیده بودم اما در عمل و شنیدنش از دیگری برام مثل اماده شدن برای قطع عضو بود. من عادت کرده بودم به این خیال باطل.



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها